چرا برخی از بچه ها خجالتی هستند

نویسنده Hooman Ghayouri, قبل از ظهر 11:09:08 - 07/25/11

« تقویت مو ها | لوس و ننر شدن بچه ها »

0 اعضا و 1 مهمان درحال دیدن موضوع.

Hooman Ghayouri

کودکان خجالتی

khejalati.jpg

گرچه خجالت در دوران کودکی شایع است، اما بسیاری از والدین را نگران می‌کند. برخی از کودکان به علت تجربه‌های سخت زندگی خجالتی می‌شوند، اما اغلب کودکان خجالتی با این صفت متولد می‌شوند. برای برخی از کودکان، موقعیت‌ها و تعامل‌های اجتماعی ترساننده است و هنگامی که این کودکان در تماس با کودکان جدید قرار می‌گیرند، احساس راحتی نمی‌کنند. گرچه اقلیتی از این کودکان ممکن است دچار مشکل عاطفی باشند، اغلب این کودکان به‌طور طبیعی انزواجو هستند و در خو گرفتن نسبت به موقعیت‌های جدید به کندی عمل می‌کنند....

اغلب کودکان خجالتی پس از اینکه دوره ابتدایی تطبیق ‌یافتن با موقعیت جدید را طی می‌کنند، می‌توانند رابطه برقرار کنند و در یک موقعیت اجتماعی عمل کنند. اما اگر پس از این دوره آشنایی تدریجی اولیه، باز هم کودک در ایجاد و حفظ رابطه دچار اشکال بود، باید توجه بیشتری به او کرد. نهایتا بسیاری (و شاید اغلب) کودکانی که خجالتی هستند، می‌آموزند که بر این گرایش‌شان غلبه کنند.کودکان طرد شده

اغلب کودکان می‌خواهند دوست پیدا کنند، اما برخی از آنها در یادگیری چگونه دوست پیدا کردن کند هستند. برخی از کودکان ممکن است به دنبال رفاقت با کودکان دیگر باشند، اما ممکن است از یک گروه کودکان یا گروهی دیگر طرد شوند که ممکن است به علل مختلفی از جمله نوع لباس پوشیدن، چاقی و بهداشت شخصی باشد. کودکان اغلب در صورتی که رفتار تهاجمی یا آشوبگرانه نشان دهند، به وسیله همسالان‌شان طرد می‌شوند.

همچنین برخی از کودکان ممکن است به حاشیه رانده شوند، بدون اینکه خودشان متوجه باشند. این کودکان فراموش‌شده اغلب اوقات‌شان را به تنهایی می‌گذرانند. این کودکان اغلب به پرخاشگری و آشوبگری تمایل دارند و نسبت به حاشیه رانده شدن بسیار حساسیت نشان می‌دهند. آنها ممکن است به قلدری و قانون‌شکنی روی بیاروند، یا اینکه آن‌قدر به خودشان نامطمئن باشند که موجب طرد شدن به وسیله دیگران شوند. برخی از این کودکان ممکن است به اختلال کم‌توجهی بیش‌فعالی (ADHD) مبتلا باشند.کودکان رهاشده

در مقابل، کودکان رهاشده به‌طور آشکار طرد نمی‌شوند یا به حاشیه رانده نمی‌شوند، اما اغلب صرفا به امان خدا رها می‌شوند، فراموش می‌شوند، در گروه‌های کودکان پذیرفته نمی‌شوند و آخرین نفری هستند که برای یک تیم برداشته می‌شوند. این کودکان ممکن است تنها و انزواجو شناخته شوند، اما ممکن است منفعل باشند و از انزوای‌شان ناراحت باشند. برخی دیگر از این کودکان ممکن است واقعا ترجیح دهند که تنها باشند. این گروه ممکن است به وسیله دیگر کودکان مورد احترام و تحسین باشند، اما به سادگی در انجام فعالیت‌های انفرادی یا گذراندن وقت با والدین، خواهر و برادر، سایر بزرگسالان یا حتی حیوانات خانگی احساس راحتی بیشتری می‌کنند.

والدین چه‌کار می‌‌توانند بکنند؟

رابطه موفق با همسالان به داشتن مهارت‌های گوناگون و شیوه‌های خاص تعامل با دیگران نیاز دارد. والدین باید این مهارت‌ها را به کودکان‌شان بیاموزند و به آنها کمک کنند که بر آنها مسلط شوند و خودشان الگوی کودکان باشند.

تفاوت میان بچه‌های خجالتی و کودکان فاقد اعتمادبه‌نفس

کودک خجالتی، کودکی درونگرا است که به‌طور معمول، این صفت بر اثر ارث از مادر و پدر و یا بی‌توجهی مادر و به‌خصوص در سنین بین ۱۴ تا ۳۶ ماهگی در او به‌وجود می‌آید، به این معنا که او نیازمند توجه داشت، اما شما به او توجه لازم از ابراز نمی‌کنید.

● پرسش
میان کودکی که خجالتی است و کودکی که از حرمت و اعتمادبه‌نفس پائینی برخوردار است، چه تفاوتی وجود دارد؟ این پرسشی است که من و همسرم همواره دربارهٔ فرزندانمان داریم.
● پاسخ
کودک خجالتی، کودکی درونگرا است که به‌طور معمول، این صفت بر اثر ارث از مادر و پدر و یا بی‌توجهی مادر و به‌خصوص در سنین بین ۱۴ تا ۳۶ ماهگی در او به‌وجود می‌آید، به این معنا که او نیازمند توجه داشت، اما شما به او توجه لازم از ابراز نمی‌کنید؛ بنابراین، او ممکن است به این نتیجه برسد که به‌طور ختم، بچهٔ خوبی نیست و عینی در او هست که به او توجهی نمی‌شود؛ از طرفی شما نیز با گفتن و تکرار اینکه "کودک من خجالتی است"، این صفت را در او ماندگار می‌کنید؛ او با این این صفت، زندگی می‌کند و هر چه بیشتر به طرف خجالتی بودن سوق داده می‌شود، به یاد داشته باشید که این روشی است که این نوع کودکان، توجهی را که از سوی افراد بزرگسال و در شرایط عادی دریافت نمی‌کنند، با رفتارهای شرم‌گینانه و خجالتی به‌دست می‌آورند، اما کودکی که دارای اعتمادبه‌نفس پائینی است، کودکی است که خود را قبول ندارد؛ به‌عبارتی خود را تحقیر می‌کند و خوار می‌شمارد؛ چرا که همواره تصور می‌کند دیگران نیز درباره‌اش این‌گونه قضاوت می‌کنند.
این کودک در ضمیر ناخودآگاه خود پذیرفته است که "من کودک بدی هستم"، "من بی‌عرضه و دست‌وپاچلفتی هستم"، "من زشت و بی‌ریخت هستم" کودکی که دارای اعتمادبه‌نفس پائینی است، از این روش برخلاف کودکان خجالتی، برای جلب‌توجه بزرگترها استفاده نمی‌کند، بلکه یقین دارد که دارای صفت‌های خوب نیست و احساس گناه می‌کند. این صفت را هم مادر و پدر در او به‌وجود می‌آورند، به‌طور مثال وقتی که کار ناشایستی می‌کند، در عوض اینکه به او بگوید: "تو خودت خوبی، اما این کارت درست نبود" شروع به تحقیر او کرده و از این طریق و با گفتن جمله‌هائی مانند بی‌عرضه، کودن، دست‌وپاچلفتی و از این قبیل، او را به جائی می‌رسانند که احساس گناه می‌کند و از این طریق، حرمت و اعتمادبه‌نفس او را از بین می‌برند.
"کوکوشانل" ابتدا بسیار فقیر بود. او در یتیم‌خانه بزرگ شده بود. به تنهائی شروع به یادگیری خیاطی کرد و تبدیل به اولین زن طراح لباس در دنیا و مسبب تغییر الگو و مدل لباس زن‌ها از عصر ویکتوریا به بعد شد. پشتکار او در غلبه بر مشکل‌های زیادش، منجر به ایجاد امپراتوری او در طراحی لباس شد. امروز بعد از گذشت هشتاد سال هنوز محصولات او کیفیت بالائی دارد و شهرت خود را در جهان حفظ کرده است.
"توماس ادیسون" قبل از اختراع برق به‌طور تقریبی ده هزار بار تلاش کرد تا سرانجام موفق شد. اگر او تسلیم شده بود، اکنون شما این مبحث را زیر نور چراغ نفتی می‌خواندید.
طرح اولیه شرکت "فدرال اکسیرس" بارها با شکست مواجه شد. ابتدا شرکت تلاش زیادی می‌کرد تا کارمندان در عوض نقد کردن چک‌هایشان در بانک از خدمات "فدرال اکسیرس" استفاده کنند. زمان بسیار زیادی طول کشید تا مردم با خدمات "فدرال اکسیرس" آشنا شدند، اما در نهایت امروزه مشتریان بسیار زیادی دارد.
""یلوستر استالونه" هزار بار از شرکت‌های فیلم‌سازی جواب در شنید و قبل از اینکه شرکت تولیدکنندهٔ فیلم"راکی" را پیدا کند، آخرین پس‌اندازش را که ششصد دلار بود نیز خرج کرد. اما سرانجام شرکتی را پیدا کرد که حاضر به تولید فیلم "راکی" شد و در نهایت، او تبدیل به هنرپیشه‌ای تاریخی و معروف شد.
به‌طور حتم: موفقیت نیازمند تعهد و چشم برنداشتن از اهداف است. بیشتر مردم وقتی فاصله بسیار کمی با موفقیت دارند، به اشتباه دست از تلاش برمی‌دارند و تسلیم می‌شوند. به تلاش ادامه دهید. مهم نیست چطور و چقدر. اگر در واقع به آنچه انجام می‌دهید، اعتقاد دارید؛ همه تلاش و امکانات خود را به‌کار ببرید و هرگز تسلیم نشوید در نهایت موفق خواهید شد.
در واقع چیزی به عنوان شکست وجود ندارد. هر عملی پیامدی دارد و ممکن است آن پیامد همیشه آنچه شما در جستجویش هستید، نباشد. اما به هر حال، پیامد است. اگر نتیجهٔ تلاش خود را بررسی تلاش خود را بررسی کنید و پیوسته آنچه را کارآئی ندارد. اصلاح کنید، در نهایت به نتیجه دلخواه خود دست می‌یابید.
مقاوم باشید. "ری کراک"، مؤسس رستوران‌های زنجیره‌ای "مک دونالد"، این مطلب را به بهترین نحو توضیح می‌دهد: "هیچ چیز در دنیا نمی‌تواند جایگزین پشتکار شود. استعداد نخواهد توانست. چون دنیا پر است از اشخاص ناموفق با استعدادهای عالی، نبوغ هم نمی‌تواند زیرا نابغه‌های ناموفق بسیار زیاد هستند. تحصیلات نیز نخواهد توانست، زیرا دنیا پر است از تحصیلکرده‌های وظیفه‌نشناس، پشتکار، عزم، اراده و عشق است که قدرت مطلق است".

بچه‌های کمرو تربیت نکنیم ....

می‌توان گفت پدیده کمرویی فوق‌العاده فراگیر است و به دلایل مختلف درصد قابل توجهی از کودکان، نوجوانان و بزرگسالان هر جامعه دچار کمرویی و چنین ناتوانی‌ها و معلولیت‌های اجتماعی هستند. کمرویی نزد کودکان و نوجوانان به مراتب بیشتر از بزرگسالان است.
رفتار گوشهگیری یا انزواطلبی به عنوان یکی از مشکلات عمده در کودکان و نوجوانان محسوب می‌شود و متاسفانه به علت آن که برای مدرسه یا اطرافیان ایجاد دردسر و مشکل نمیکند، دیر شناخته و گاه کودک کمرو به عنوان فردی مودب و بی‌دردسر از طرف نزدیکان معرفی می‌شود و هنگامی که با معلمان یا خانواده در خصوص مشکلات رفتاری پرسیده می‌شود، کمتر این کودکان را معرفی می‌کنند و در نتیجه شناخت و درمان آنها به تاخیر می‌افتد و زمانی متوجه مشکل می‌شوند که کار درمان سخت‌تر و وضعیت کودکان حادتر شده است. از نظر روان‌شناسان و متخصصان بهداشت روانی، کمرویی و انزواطلبی از مشکلات جدی کودکان است. کمرویی شدید ویژگی شخصیتی پردردسری است.
● نشانه‌های کمرویی در کودکان
در کمرویی شدید کودک از تماس با افراد و شرکت در گفتارهای اجتماعی پرهیز می‌کند. علایق ذهنی و عاطفی کودک نسبت به محیط خارج کم می‌شود. این دسته از کودکان یا نوجوانان معمولا از داشتن دوست محروم هستند، یا تک‌دوست و بسیار به او وابسته‌اند و به طور کلی از بودن در کنار هم سن‌های خود لذت نمی‌برند و به فعالیت‌هایی که بچه‌های دیگر در آن شرکت داشته باشند، علاقه‌ای نشان نمی‌دهند و بازی در تنهایی را به جمع ترجیح می‌دهند.
این کودکان و نوجوانان احساس بی‌کفایتی می‌کنند و به دنیای درون خود پناه می‌برند و بیش از حد متواضع هستند و حتی اگر با مساله‌ای مخالف باشند، جرات بیان مخالفت با نظرات خود را ندارند. این افراد نسبت به مسائل اطراف خود حساسیت بیش از حدی دارند و اگر مساله‌ای مخالف‌ نظر آنها باشد یا مجبور به شرکت در کار جمعی باشند، در گوشه‌ای کز می‌کنند و با کسی حرف نمی‌زنند و گاه هنگام شدت ناراحتی، ناخن‌های خود را می‌جوند.
● اثرات کمرویی بر کودکان
کمرویی شدید، قدرت مبارزه برای گرفتن حق را از انسان می‌گیرد و آدم کمرو اجازه می‌دهد هر کس صدایش بلندتر و انصافش کمتر است، حق او را ضایع کند. چنین شخصی چون معمولا قادر نیست عقاید خود را بدرستی بیان کند، بی‌عرضه و احمق به نظر می‌رسد.
انسان‌های کمرو با آن که نیاز عاطفی شدید دارند، در تمام مدت عمر بی‌یار و یاور می‌مانند. اگر کمرویی ادامه یابد و عواملی نیز آن را تشدید کنند، طفل دچار عقده خودکم‌بینی می‌شود و در طول زندگی ناموفق خواهد بود. کودکانی که کمرو بار می‌آیند، بتدریج احساس خود ارزشمندی‌شان به حداقل می‌رسد و عزت نفس آنها از بین می‌رود. در نتیجه این امور انگیزه ایشان برای انجام کارها به حداقل کاهش می‌یابد و لذا دچار شکست‌های پیاپی می‌شوند و مواجه شدن با تجارب تلخ و ناموفق سبب استمرار حالت کمرویی در این گونه کودکان می‌شود.
● علل کمرویی در کودکان
معمولا کودکان شدیدا کمرو دارای پدر و مادر کمرو و خجالتی هستند. به همین دلیل فرصت‌ها و روابط کمتری برای ملاقات و معاشرت با دیگران داشته‌اند.
بخشی از این ویژگی ارثی و بخش عمده آن محیطی است. کمرویی برای کودک ۱۲ ماهه‌ای که خود را پشت چادر مادرش مخفی می‌کند یا پسربچه ۳ ساله‌ای که از بودن با کودکان دیگر خجالت می‌کشد، بسیار طبیعی است. اعتماد نداشتن به خود و احساس حقارت نیز یکی از مهم‌ترین عوامل کمرویی است.
کمرویی پدیده‌ای ارثی نیست که از پدر و مادر به کودک منتقل شود، بلکه والدین کمرویی را در خانواده به کودک می‌آموزند. آموزش کمرویی از طریق اضطراب و کمرویی پدر و مادر یا تنبیه و تهدید کردن کودکان انجام می‌گیرد.
از سوی دیگر، کمال‌جویی پدر و مادر نیز کودک را به طرف کمرویی سوق می‌دهد. یعنی برخی پدران و مادران به دلیل کمال‌جویی خود نمی‌گذارند کودکانشان مهارت‌های لازم را کسب کنند.
محرومیت از محبت، نقص عضو یا بیماری‌های دیگر جسمانی، شکست‌های متعدد در زندگی، تحقیر کودک جلوی جمع و نداشتن معیارهای خاص را نیز می‌توان به عنوان علل این مشکل به شمار آورد که در صورت استمرار آن کودک دچار افسردگی یا اسکیزوفرنی می‌شود.
از علل دیگر کمرویی کودکان می‌توان به غلبه و سلطه غم و اندوه بر آنان به علت فقدان غریزی از دست رفته، تنگدستی و فقر خانواده مخصوصا برای کودکان تیزهوش، احساس گناه غیرقابل جبران یا فوقالعاده شرم‌آور برای برخی از آنان، ضعف جسمی و مخصوصا نقص و نارسایی عضوی که موجب شرمساری گردد، خودپرستی، خودخواهی و کبر، به گونه‌ای که دیگران او را داخل آدم به حساب نیاورند، ضعف تحصیلی و عدم پذیرش در خانه، مدرسه یا در میان جمع وجود حسادت یا کینه‌ای ریشه‌دار در کودک، وجود ترس و احساس ناامنی بسیار از جهات مختلف، وجود پاره‌ای از بیماری ناشی از تعادل نداشتن ترشح برخی غده‌های درون‌ریز چون غده تیروئید، ناراحتی از زندگی و از جریان‌های خانواده و بخصوص درگیری والدین و وضع نابسامان آنها در برخوردها و دعواها.
● چگونه می‌توان از کمرویی کودکان پیشگیری کرد؟
- به طور کلی، هنگامی که با فرزندتان صحبت می‌کنید، به چشمانش نگاه کنید تا او نیز جرات نگاه کردن پیدا و اعتماد به نفس کسب کند.
- کودک هنگامی می‌تواند بخوبی سخنش را بگوید که مادر گوش‌هایش را در اختیار او قرار دهد و با دقت به تمام حرف‌هایش گوش کند؛ زیرا این امر نیز در جلوگیری از کمرویی بسیار موثر است.

انسان‌های کمرو با آن که نیاز عاطفی شدید دارند، در تمام مدت عمر بی‌یار و یاور می‌مانند. اگر کمرویی ادامه یابد طفل دچار عقده خودکم‌بینی می‌شود و در طول زندگی ناموفق‌خواهد بود
- مهارت‌های اجتماعی مثل: ورزش، نقاشی، طراحی، قصه‌گویی و لطیفه‌گویی نیز در تقویت روحیه کودک و پیشگری از کمرویی اثرات فراوان دارد.
- اگر پدر و مادری می‌بینند که کودکشان خجالت میکشد، لازم نیست او را وادار کنند که در میان مهمانان صحبت کنند و یا به زور برای خاله جان شعر بخوانند! این عمل سبب میشود کودک در اتاقش مخفی شود، گریه کند و کلا از جمع گریزان باشد و در مهمانی‌های آینده در جمع شرکت نکند.
- هنگامی که مهمانی به خانه شما می‌آید، مانع دیدار فرزندتان با آنها نشوید و اجازه بدهید با آنها معاشرت کند
- هرجا مناسب است، فرزندتان را همراه خود ببرید تا احساس کند او را به حساب می‌آورید.
- او را تشویق کنید تا حرف‌هایش را با صدای بلند بزند و هنگامی که می‌خواهد کاری انجام بدهد، بدون آن که چندان دخالتی در کار او بکنید، کمکش کنید.
- انجام بعضی کارها را باید به او محول کنید
- کودک و نوجوانان را باید تشویق به صحبت کردن کرد. مثلا حرف زدن با عروسک، خواندن انشاء، بازگویی خاطره‌های سفر، شرح یک بازی و آنچه در مهمانی گذشت.
- نقاط مثبت او را مورد تشویق قرار دهید.
- هرگز نباید کودک را به دلیل کمرویی تمسخر یا تنبیه کرد.
- تجربه موفقیت‌آمیز در یک فعالیت گروهی برای این گونه کودکان می‌تواند آغاز بسیار خوبی باشد.
- معلمان عزیز با درگیر کردن این کودکان در فعالیت‌های اجتماعی هر چه بیشتر در مدرسه و اجتماعی کردن این کودکان کوشش کنند.
- زمینه‌سازی برای گردش و تفریح و پیک‌نیک با افرادی که به او خیلی نزدیکند، مخصوصا از خویشاوندان.
- ایجاد فضایی با محبت و انس و تفاهم و شور و شوق در محیط خانواده.
- از میان بردن عواملی که زمینه‌ساز کمرویی شده است. مثل تحقیر، شرمسار کردن و احساس گناه کردن.
در کل توصیه می‌شود اگر کودک سر از انزوا درآورده و در گوشه‌ای کز کرده است، والدین باید با او بجوشند و با ایجاد شور و شوق و نشاط در زندگی او را به میان خود بکشند و با او گرم بگیرند.
پدیده کمرویی به عنوان یک معلولیت اجتماعی، چنانچه بموقع تشخیص داده و درمان نشود، ممکن است آثار نامطلوبی داشته باشد و رشد شناختی، عاطفی و روانی و اجتماعی کودک را به طور جدی تحت تاثیر قرار خواهد داد.

خجالتی‌های بالفطره

به عقیده کارشناسان، اکثر کودکان کمرو، ذاتا خجالتی به دنیا می‌آیند. به نظر می‌رسد آسیب پذیری آنها در برابر افراد و موقعیت‌های جدید ارثی است و علایم آن در ظاهرشان همان گونه که از روشهای روان شناسی مشخص می‌شود، نمایان است. تحقیقات اخیر نشان می‌دهد که قسمت خاکستری مغز افراد خجالتی فوق العاده فعالی است که این قسمت از مغز واکنش‌های عاطفی بسیار دقیق را کنترل می‌کند. دقیقا مانند عکس العمل‌های سریعی که افراد عادی هنگام خطر از خود نشان می‌دهند و از آن می‌گریزند، افراد خجالتی نیز هنگام قرار گرفتن در موقعیت‌های اجتماعی احساس نگرانی می‌کنند.
برای این که کودکان پیش دبستانی کمرو و خجالتی به تشویق زیادی نیاز دارند، لذا ترتیب دادن و هماهنگ کردن وقایع ساده‌ای مانند تعیین زمان مشخص بازی، آنها را بیشتر آماده می کند. البته برای این که یک کودک خجالتی را بتوان از پوست خود بیرون آورد، راه ساده‌ای وجود ندارد، به عقیده یکی از کارشناسان: «اگر شما به زور و اجبار او را وادار به این کار کنید، فرزندتان بیش از پیش در کارش پافشاری می‌کند.»
روش‌های کمک به کودک خجالتی
۱ـ مدرسه خوب و بزرگی انتخاب کنید. کودکان خجالتی در محیط مناسب می‌توانند شکوفا شوند. بکوشید مدرسه‌ای انتخاب کنید که نسبت معلم به دانش آموزان بیشتر از یک به ۲۰ نباشد. قبل از شروع کلاسها فرزندتان را به مدت چند روز به مدرسه جدیدش ببرید. همچنین او می تواند معلمها را از نزدیک ببیند و با محیط مدرسه آشنا شود. به معلمش بگویید که او خجالتی است و با کم یکدیگر برنامه‌ای طراحی کنید تا فرزندتان احساس راحتی بیشتری کند و با آموزگار او در طول سال تحصیلی ارتباط نزدیک داشته باشید تا بدین وسیله بتوانید در حل مشکلاتش راحت‌تر برخورد کنید.
۲ـ به فرزندتان فرصت آمادگی دهید. اگر کودکتان بداند که در تمام موقعیت‌ها چه اتفاقی می‌افتد، نگرانی او کم می‌شود، به عنوان نمونه، چند روز قبل از یک جشن تولد، شما او را به خانه دوستش ببرید تا با والدین او آشنا و همچنین وقایعی که قرار است در این جشن اتفاق افتد آگاه شود. به نظر روان شناسان بهتر است کودک را از یک هفته قبل برای انجام کاری یا تجربه جدیدی آماده کرد؛ مثلا اگر قرار است فرزندتان را به دندانپزشکی ببرید یک هفته زودتر او را به مطب برده تا محیط آنجا را ببیند و احساس راحتی بیشتری کند.
۳ـ به حرفهای او با صبر و حوصله گوش کنید. کودکتان را تشویق کنید تا درباره آنچه او از آن واهمه دارد صحبت کند و بکوشید بدون این که نگرانی‌اش را فراموش کند روی تجربیاتش تاکید کنید. باید بگویید: بعضی اوقات، من هم این احساس را دارم.
۴ـ در خانه با او تمرین کنید، بازیهای مختلفی خارج از فعالیت‌های روزمره فرزندتان انجام دهید، مانند ملاقات با یک شاگرد جدید در مدرسه، کارها و بازیهایی کنید تا او بتواند به طور یکسان همه موقعیت‌های اجتماعی را تجربه کند. به فرزندتان کمک کنید‌ آنچه را که انجام می‌دهد، تجربه کند؛ به طور نمونه اگر کودک دیگری عروسکش را می‌خواهد، با هم بازی کنند یا اگر پسر بچه‌ای سعی در گرفتن اسباب بازی‌اش دارد، با همدیگر از آن وسیله استفاده کنند و لذت ببرند. به عقیده روان شناسان تکرار بعضی از بازیها و نقشها کمک می کند فرزندانتان کمتر احساس ترس و نگرانی کند و راحت‌تر دوستی صمیانه‌ای با دیگران داشته باشند.
۵ـ بدبینی او را از میان ببرید. خجالتی بودن معمولا از الگوها و تفکرهای منفی که باعث بدبینی می‌شود نشات می‌گیرد (مانند بچه‌ها مرا دوست ندارند) و با تقویت و جایگزین کردن افکار مثبت به فرزندتان در از میان بردن بدبینی و تفکرهای منفی ذهنی او کمک کنید.(شما خیلی خوب بازی کند و کاری انجام دهد.
اگرچه معمولا فکر می‌کنیم خجالتی بودن یک معضل اجتماعی است، ولی این گونه افراد در آینده بزرگسالانی حساس و سرشار از حس همدردی هستند. یکی از روان‌شناسان می‌گوید: «آنها یک دنیای غنی و پربار مخصوص به خود را دارند. آنها وقتشان را در تجزیه و تحلیل می‌گذرانند که چرا مردم کارهایی می‌کنند که آنها انجام می‌دهند و به طور کلی تصورات و افکار عجیب و غریبی دارند.» در حقیقت برخی از بازیگران معروف، از دوران بچگی تاکنون با مشکل کمرویی و خجالتی بودنشان مبارزه می‌کنند.
در پایان، به دلیل این که کودکان خجالتی آمادگی زیادی در گوشه گیری دارند، پس بهتر است بزرگسالان مواظب رفتار خود باشند و به کودکشان اجازه دهند تا نظاره گر کارهای اجتماعی آنها به عنوان بخشی از زندگی روزمره‌شان باشند. با این وجود، بهتر است که صبور باشید. اگرچه به فرزندتان کمک می کنید تا با یک برنامه ریزی صحیح در موقعیت‌های جدید احساس خوب و راحتی داشته باشد، ولی نتایج کارتان به مرور زمان خود را نشان می‌دهد.
چگونه کودکانی مستقل داشته باشیم
ممکن است کودکانی که در بیرون از خانه عادی رفتار می‌کنند، در موقعیت‌های خاصی خجالتی و کم رو شوند. به عنوان مثال اگر فرزندتان دوست دارد تا در جشن تولد کنار شما بماند، مشکلی نیست، ولی باید در چارچوب قوانین مشخص شده ای قرار گیرد.( به او بگویید تو می‌توانی برای چند دقیقه پیش من باشی، ولی من دوست دارم با بچه‌های دیگر بازی کنی و در جشن تولد روی پای من ننشینی.)
در طول مسیری که به جشن تولد می‌روید، او را از اوضاع و احوال آنجا آگاه کنید. (بگویید ما الان داریم به جشن تولد یکی از دوستانت می‌رویم. وقتی به آنجا برسیم، می‌بینی که همه بچه‌ها با یکدیگر بازی می‌کنند. سپس به شما یک آب نبات می‌دهند و قبل از این که به خانه بیایی همه با هم کیک می خورند. (اگر قرار است او را در آن جا بگذارید و سپس خودتان بروید، بگویید که چه وقت برمی‌گردید. (بعد از این که همگی کیک خوردند، دنبالت می‌آیم). همچنین اگر قرار است در چشن تولد بمانید ولی فرزندتان می‌ترسد که شما او را ترک کنید، کودک را از این که جایی نمی‌روید، مطمئن کنید.

چند روش برای کمک به کودک خجالتی

در برخورد با کودک خجالتی خود ابتدا باید طبیعت خجالتی بودن کودک خود را بشناسید. کودکان به صورت‌های متفاوت و به دلایل مختلفی خجالتی هستند.
درک طبیعت خجالت کودکان به شما کمک می‌کند تا با برنامه‌ای خاص بتوانید نیازهای مشخص آنها را تشخیص دهید.
)۱ اول از همه باید از خود بپرسید آیا واقعا کودک شما خجالتی است؟ بعضی بچه‌ها قبل از ورود به هر موقعیتی، وضعیت را برانداز کرده و می‌سنجند. احتیاط نباید با خجالتی بودن اشتباه گرفته شود.
)۲ موقعیت‌های مختلفی که موجب خجالت کودکتان می‌شود را کشف کنید. بعضی بچه‌ها فقط وقتی در یک گروه یا جمع هستند خجالتی می‌شوند، عده‌ای دیگر وقتی از آنها خواسته می‌شود در مقابل بچه‌های کلاس در مدرسه مطلبی را ارائه دهند، خجالتی می‌شوند. سعی کنید تشخیص دهید کودکتان برای اینکه در موقعیت‌های اجتماعی راحت‌تر باشد و دچار خجالت نشود، به چه مهارت‌هایی نیاز دارد.
)۳ هیچوقت فرزندتان را با لقب <خجالتی> صدا نزنید. مطالعات نشان داده که بچه‌ها در حین رشد خود را با القاب خود وفق می‌دهند و سعی می‌کنند مانند لقبشان رفتار کنند. فشارهای والدین بر کودک خجالتی می‌تواند موجب ایجاد اضطراب و ناامنی در او شود و مشکل او را شدیدتر کند. هیچ‌گاه کودک را وادار نکنید که خود را به مرتبه‌ای بالاتر از سطح شخصی و فردی‌اش برساند.
اگر می‌خواهید از کلمه خجالتی در مورد کودکتان استفاده کنید حتما آن را با صفت مثبت و تحسین‌برانگیزی همراه کنید. مثلا حامد کمی در حضور دیگران خجالتی است اما فوتبالیست خوبی است.
)۴ هرگز کودک خود را با بچه‌های دیگر مقایسه نکنید (به‌طوری که احساس بدی در او ایجاد شود) و هرگز اجازه ندهید دیگران هم به این روش به کودک شما لطمه وارد کنند.
)۵ تصورات و افکار کودک خود را جدی بگیرید. با توجه و اهمیت دادن به نظر کودکتان شما به او اعتماد به نفس را می‌آموزید.
)۶ به کودک خود کمک کنید تا توانایی‌ها و علاقه مند‌ی‌های خود را بشناسد به‌طوری که با پرداختن به آنها احساس خاص بودن و برجسته بودن کند.
)۷ به دنبال فرصت‌ها و فعالیت‌هایی باشید که ارتباط کودکتان با سایر کودکان همسن و سالش را افزایش داده و به رشد او در این زمینه کمک کنید. کودک خود را تشویق کنید که در بازی و همکاری با دیگران همراه شود. فعالیت‌های یک نفره او مانند دیدن تلویزیون را محدود کنید.
)۸ هرگز کودک خود را مجبور به انجام کاری که آن‌را غیرقابل تحمل می‌داند،‌نکنید. شما تنها پیشنهاد بدهید و صبر کنید تا کودکتان آمادگی انجام آن فعالیت را پیدا کند.
)۹ لازم است از احساسات کودک خجالتی خودآگاه باشید و به او نشان دهید که احساس او را درک می‌کنید.
)۱۰ در صورت نیاز از یک مشاور یا متخصص روانپزشک کمک بگیرید.
خجالتی بودن به معنای وجود یک معضل در کودک نیست. بلکه تنها به این معنی است که کودکتان در موقعیت‌های اجتماعی احساس راحتی نمی‌کند.
شما می‌توانید کتاب بخوانید، با والدین کودکان خجالتی هم‌‌صحبت شوید، دوره‌های آموزشی بگذرانید. اما اگر کودک شما نیاز به کمک فوری دارد بهتر است با یک مشاور صحبت کنید.‌

چطور با کودک خجالتی برخورد کنیم؟ ‌

گرچه خجالت دوران کودکی، والدینی را که نگران اجتماعی بودن کودک شان هستند نگران می‌کند، اما آنها ‌می‌توانند با ملایمت کودک را به سوی موقعیت‌های اجتماعی هدایت کنند. ‌خجالت در دوران کودکی شایع است و بسیاری از والدین را نگران می‌کند. برخی از کودکان به علت تجربه‌های سخت زندگی خجالتی می‌شوند، اما ‌اغلب کودکان خجالتی با این صفت متولد می‌شوند. برای برخی از کودکان در سنین میانی این دوره زندگی،‌موقعیت‌ها و تعامل‌های اجتماعی ترساننده است. هنگامی که این کودکان در تماس با کودکان جدید قرار ‌می‌گیرند، احساس راحتی نمی‌کنند. ‌آنها نمی‌توانند یا نمی‌خواهند اولین گام را در دوستی بردارند و ترجیح می‌دهند که یک دوستی بالقوه را رد ‌کنند تا اینکه با فردی ناآشنا تماس داشته باشند. گرچه اقلیتی از این کودکان ممکن است دچار مشکل عاطفی باشند، اما ‌اغلب این کودکان تنها به طور طبیعی انزواجو هستند و در خو گرفتن به موقعیت‌های جدید کند عمل می‌کنند.

‌اغلب کودکان خجالتی پس از اینکه دوره ابتدایی تطبیق‌ یافتن با موقعیت جدید را طی می‌کنند، می تواند رابطه ‌برقرار کنند و در یک موقعیت اجتماعی عمل کنند. اما اگر پس از این دوره آشنایی تدریجی اولیه، باز هم ‌کودک در ایجاد و حفظ رابطه دچار اشکال بود، باید توجه بیشتری به او کرد.‌نهایتا بسیاری (و شاید اغلب) کودکانی که خجالتی هستند، می آموزند که بر این گرایش شان غلبه کنند. آنها به ‌طریقی عمل می‌کنند که ظاهرا خجالتی و انزواجو به نظر نمی‌رسند، هر چند که در درونشان ممکن است ‌هنوز احساس شرم کنند. والدین می‌توانند با ملایمت این کودکان را به سوی موقعیت‌های اجتماعی هدایت کنند ‌که در آن بتوانند ایجاد موفقیت‌آمیز رابطه با دیگران را بیاموزند.‌

● کودکان طرد شده‌

اغلب کودکان می‌خواهند دوست پیدا کنند، اما برخی از آنها در یادگیری چگونه دوست پیدا کردن کند هستند. ‌برخی از کودکان ممکن است به دنبال رفاقت با کودکان دیگر باشند، اما ممکن است از یک گروه کودکان یا ‌گروهی دیگر طرد شوند که ممکن است به علل مختلفی باشد؛ به خاطر نوع لباس پوشیدن، چاقی، بهداشت ‌شخصی یا حتی زبان‌‌آور نبودن باشد.

‌کودکان اغلب درصورتی که رفتار تهاجمی یا آشوبگرانه نشان دهند، به‌‌وسیله همسالانشان طرد می‌شوند. ‌همچنین برخی از کودکان ممکن است به حاشیه رانده شوند، بدون اینکه خودشان متوجه باشند.‌این کودکان فراموش‌شده اغلب اوقات‌شان را به تنهایی می‌گذرانند. کودکان طرد شده به طور واضح مورد ‌علاقه همسالانشان نیستند و مداوما احساس ناخوانده بودن را دارند. این کودکان اغلب به پرخاشگری و ‌آشوبگری تمایل دارند و نسبت به حاشیه رانده شدن بسیار حساس نشان می‌دهند.‌ آنها ممکن است به قلدری و قانون‌شکنی روی بیاروند یا اینکه آنقدر به خودشان نامطمئن باشند که موجب ‌طرد شدن به‌وسیله دیگران شوند. برخی از این کودکان ممکن است به اختلال کم‌توجهی بیش‌فعالی ‌مبتلا باشند.‌

● کودکان رهاشده‌

در مقابل، کودکان رهاشده به طور آشکار طرد نمی‌شوند یا به حاشیه رانده نمی‌شوند، اما اغلب صرفا به امان ‌خدا رها می‌شوند، فراموش می‌شوند، در گروه‌های کودکان پذیرفته نمی‌شوند و آخرین نفری هستند که برای ‌یک تیم برداشته می‌شوند. این کودکان ممکن است به تنهایی و انزواجویی شناخته شوند، اما ممکن است منفعل باشند ‌و از انزوای‌شان ناراحت باشند.‌ برخی دیگر از این کودکان ممکن است واقعا ترجیح دهند که تنها باشند.

این گروه ممکن است بوسیله دیگر ‌کودکان مورد احترام و تحسین باشند، اما به سادگی در انجام فعالیت‌های انفرادی یا گذراندن وقت با والدین، ‌خواهر و برادر، سایر بزرگسالان یا حتی حیوانات خانگی احساس راحتی بیشتری می‌کنند.‌این گروه کودکان نیز ممکن است فاقد مهارت‌های اجتماعی و اعتماد به نفس لازم برای وارد شدن به حوزه‌های ‌اجتماعی باشند که اغلب به خاطر کمبود تجربه اجتماعی‌شان است یا اینکه خجالتی‌تر، آرام تر و خوددارتر از ‌اغلب همسالانشان باشند.‌

● والدین چکار می ‌توانند بکنند؟

رابطه موفق با همسالان به داشتن مهارت‌های گوناگون و شیوه‌های خاص تعامل با دیگران نیاز دارد. والدین ‌باید این مهارت‌ها را به کودکان‌شان بیاموزند و به آنها کمک کنند که بر آنها مسلط شوند و خودشان الگوی ‌کودکان باشند.‌از جمله این مهارت‌ها می‌‌توان به این موارد اشاره کرد:‌ کنارآمدن با شکست و نومیدی.‌کنارآمدن با موفقیت.‌کنار آمدن با تغییر و دوران گذار،‌کنار آمدن با طرد شدن و به حاشیه رانده شدن.‌مهار خشم.‌بخشش دیگران.‌معذرت خواهی. ‌پرهیز از پذیرفتن کارهای خطرناک به ظاهر شجاعانه.‌فکر کردن به انجام دادن کارهای سرگرم کننده.‌بیان عواطف.‌اجتناب موقعیت‌‌های خطرناک.‌دفاع از خود.‌آرامبخشی به شخصی دیگر.‌سهیم کردن دیگران در احساسات خود.‌

تقاضا کردن از دیگران.‌افشای احساسات شخصی.‌تعارف کردن‌ و بیان احترام به دیگران.‌کنار آمدن با فقدان.‌ تلاش برای پیدا کردن دوست.‌لطف کردن به دیگران.

جعبه متن
مجله پزشکی

Tags:

Share via facebook Share via linkedin Share via telegram Share via twitter Share via whatsapp

https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/xx.png
چرا برخی موفرفری هستند؟

نویسنده sara ghayori در مطالب جالب ،خواندنی و آموزنده

0 ارسال
1303 مشاهده
آخرین ارسال: قبل از ظهر 11:08:37 - 07/28/11
توسط sara ghayori
https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/xx.png
چرا بعضی بچه ها از مدرسه رفتن متنفر هستند؟

نویسنده Zohreh Gholami در روانشناسی کودک

0 ارسال
1843 مشاهده
آخرین ارسال: بعد از ظهر 16:39:45 - 09/23/11
توسط
Zohreh Gholami
https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/clip.png
چرا برخی غذاها سردرد می آورند؟

نویسنده Zohreh Gholami در مقالات تغذیه, Nutrition Articles

0 ارسال
1271 مشاهده
آخرین ارسال: بعد از ظهر 12:36:28 - 06/29/11
توسط
Zohreh Gholami
https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/xx.png
برخی مواد خوراکی موجب احساس آرامش انسان می شوند و برای سلامتی نیز مفید هستند

نویسنده Mandana در اخبار تغذیه

0 ارسال
1698 مشاهده
آخرین ارسال: بعد از ظهر 13:28:43 - 07/29/11
توسط
Mandana
https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/xx.png
برخی مواد خوراکی موجب احساس آرامش انسان می شوند و برای سلامتی نیز مفید هستند

نویسنده Hooman Ghayouri در اخبار تغذیه

0 ارسال
1442 مشاهده
آخرین ارسال: بعد از ظهر 21:31:30 - 08/05/11
توسط
Hooman Ghayouri
https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/xx.png
*چرا بعضی آقایان از جذابیت بیشتری برخوردار هستند.(Man)*

نویسنده Amir Shahbazzadeh در مطالب جالب ،خواندنی و آموزنده

0 ارسال
1964 مشاهده
آخرین ارسال: بعد از ظهر 19:38:39 - 06/20/11
توسط
Amir Shahbazzadeh
https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/xx.png
چرا برخی فرزندان از والدین خود متنفر می‌شوند؟

نویسنده Zohreh Gholami در روانشناسی کودک

0 ارسال
1494 مشاهده
آخرین ارسال: قبل از ظهر 07:28:15 - 09/23/11
توسط
Zohreh Gholami